راستی یادت هست،
آن شب که گفتی، خسته ام؛
و گفتی من هستم و رفتی؛
و بعد گفتی،
خاک بر سرِ مملکت که رئیس جمهور آن است؛
و من به تو گفتم:
""" آقا، بس کن!
لطفا حرف های ی نزن،
من الان بیکارم، می ترسم دولت محترم بیکارترم کند،
تو را به خدا بیا بجای این حرف ها،
برویم، دختربازی و ورق بازی کنیم،
شنیده ام این روزها نشئگی بعدِ صلاة ظهر می چسبد. """
درباره این سایت